آنچه گذشت
اونقدر ننوشتم که نوشتن از یادم رفته!
هیچ وقت تو زندگیم فکر نمی کردم در عرض یک ماه انقدر زندگیم بالا و پایین شه و این قدر احساسات متناقضی رو تجربه کنم.
تو این چند وقتی که بلاگفای بی عرضه بی خانمانم کرده، روزهایی رو داشتم که از فشار کاری و مشغله های جسمی و فکری انقدر خسته بودم که حتی نا نداشتم به نوشتن فکر کنم، روزهایی بود که انقدر خوشحال بودم که همه اش می رقصیدم و بالا پایین می پریدم، روزهایی بود که به شب می رسید و شبها تا صبحش را گریه می کردم و حتی زمانی رسید که وقتی سرم را گذاشتم روی بالش، زیر لب گفتم " کاش همین امشب بمیرم "
خب هر چی که بود، اون روزها گذشت، من الان یک مریم جزغاله شده در اتفاقاتم :)) !
اگر برویم سراغ مشروح اخبار باید بگم که رتبه ارشدم اونقدرها که فکر میکردم بد نشد، تهران قبول نمیشم ولی هر کی اصفهان زندگی میکنه اعلام حضور کنه که فکر کنم قراره شهرشون رو اشغال کنم !
در کل الان زندگی خوب است، سرم را شلوغ کرده ام و منتظرم مهر ماه بیاد تا وارد مرحله جدیدی از زندگیم بشم !
امیدوارم الان خوب باشی
به قول شاعر : بخت خوب و فال های سبز ارزانی ِ تو !
یخیال ِ بلاگفا
ما هممون بهش وفادار بودیم خداییش اما لیاقتشو نداشت :))
امروز در کمال ناباوری دیدم آدرس وبلاگم تو بلاگفا آزاده :|
رفتم دوباره از اول ساختمش و همش پرید . حتی همون ده تا پستی که تو صفحه ی اول نشون میداد . انگار از وبلاگم یه اسکرین شات از صفحه ی اولش مونده بوده فقط :/
:/
من ولی به وفاداریم ادامه دادم :))))
کم کم یادت میاد بنویس خوبه قلمت خوب.
ممنون :)
من نیز نوشتن یادم رفته با این خرابکاری بلاتفای لعنتی...خدا ازش نگذره...
درست میشه ایشالا :)
ئه! آخ جون پیدات کردم
ئه تورنادو تویی؟ :)))
سلام ^_^
سلام،خیلی خوشحال شدم که اومدی اینجا...دیگه نری بلاگفا هاااااااا
سلام
به محض اینکه درست شه میرم :))
عه تو زنده ای؟!
نصفه جونی میاد و میره :))
سلاممممممممممممم :دی
فک کردم همه عین خودم میان بلاگ :))))))
امروز تو و اردی رو پیدا کردم :دی :*
سلاااااااااام
من خواستم بیام اونجا! تو آدرش خط تیره قبول نکرد منم حرصم گرفت :)))))))
سلام
خب فراز ونشیب که واسه همه هست، همین که تو یه مرحله نمونی، که نموندی، کار بزرگی انجام دادی
دانشگاه اصفهان جای قشنگی هست، من یه بار رفتن دانشگاه، امیدوارم هر جا هستی شاد باشی و موفق
سلام آقا محسن
ممنووون
درسته... فراز و نشیب لازمه زندگیه ذاتا :)
ینی اینقد که من رو مخ تو کار کردم واس این اسباب کشی اگر همون 3سال پیش رو درسام تمرکز میکردما الان ترم4پزشکی تهران بودم نه شیمی و علی ایهالحال بیکار مرغ :دی
+اشاره به همون sms دیشب
مریم ...
نمیدونم چی بگم ... هنگ کردم ...
امیدوارم همونقدر که نوشتی آروم باشی ... از صمیم قلب امیدوارم
بهاره :)
بعد حالا همه چی به کنار، تو هی میخواستی از گروهت پرتم کنی بیرون :)))))
سلام
خوبی شما
بالاخره شمارو هم پیدا کردیم
پ یجورایی همشهری ما شدی
سلام
ممنووون
شما خوبی؟
عع! اصفهانی هستی؟ :)))
من نمیتونم بیام اینجا ها هنوزم منتظر بلاگفام
قبولیتم مبارکه ولی تو بزن تهران رو چون خدا رو چه دیدی!
ایشالا که مال ما هم موقتی باشه :(
مرررررررررسی عزیزممم
آره زدم! ببینم چی میشه :)
" کاش همین امشب بمیرم "
دقیقا جمله این روز های من :|
-----
تبریک مجدد بابت قبولیت عزیزم :*
خدا نکنه دختر!
من الان میگم چه خوب که خدا خیلی اوقات به حرفام محل نمیده :))))))))
مرررررررررررررررررررررررسی :-*
ای جاااااانم:*
همه آدرس جدیداااااا :)))
هورااا :-*
بلاگفا با عرض معذرت ایشّه دِ!
مبارک باشه هم خونه جدید، هم دانشگاه جدید، هم روزای جدید و هم اتفاقای خوبی که بالا و پایین پراناننده بوده!!!
یه بار یکی گفت: به خاطر همه روزای دردناک زندگیم متشکرم. منم دیدم ادامه نداد، چراشو نپرسیدم!
+راستی! چه گرد و خاکی شده
چوخ ده اشه ده :|
ممنوووون شوژ عزیز... برای تو هم همین طور! من نتونستم با بلاگ آی آر رابطه برقرار کنم اومدم بلاگ اسکای :))))
+ طووووفاااانه !